امروز دوتا چیزی که آرزوی شنیدنشو داشتم بهم گفتم 

یکی /  سلام عزیز دلم 

یکی /  قربون غرور عشق قشنگم

و یک شعر قشنگ 

نه نگفتم دوستت دارم ولی جانم تویی

خالق هر لحظه از این عشق پنهانم تویی

مرسی خانم گل مهربونم که زیباترین عشق دنیا رو بهم هدیه دادی . ممنون عسل شیرینم ممنون فرشته ی مهربونم 

عشق قشنگم خانم گل مهربونم نازنینم عسلم 

خوبی استوریات میدونی چیه ؟  این که فقط مال خود خود خود خودمه خیلی بهم میچسبه نازنین من

آرام بگیر در اغوشم

فرداهم دوستت خواهم داشت

شب  برای به خیر شدن ، همین دو قلم را نیاز دارد 

الان باهات صحبت کردم . تازه راه افتادی تا یک ساعت دیگه میرسی.  نمیدونی چقدر قشنگه این انتظار انتظار دیدنت . چشمام روشن میشه با دیدن چشمای تو 

عزیزم ممنونم ازت این حس زیبای عاشقی رو تو وجودم بارور کردی . ممنونم که هستی ممنونم که هستی.

فرشته ی مهربونم قشنگم عسل شیرینم یکی یک دونه ی من شدی شما

یکی یک دونه خیلی میخوامت خیلی

مراقب خودت باش

بهم گفتی دیشب رو پشت بام بودی و داشتی اون آهنگی رو که برات فرستاده بودم گوش میکردی قرار شد حست رو برام تعریف کنی حس دیشبت رو  

اینها رو برای این مینویسم که برای همیشه این خاطره ها ثبت بشه بعدها این روزا رو که میخونیم یه لبخند به لبمون میاد . خاطره میشه همه چیز . خاطرات زیبا ان شاالله 

عزیزم الان که دارم اینو مینویسم  میخوام ازت دعوت کنم تو هم بیای اینجا

اینجا خونه ی تنهایی منه جایی که از روز اول احساسم ، همه رو اینجا نوشتم تا آخرش من اینجا میمونم . تا ابد

حتی اگه نباشی من این خونه رو ترک نمیکنم

تو به اینجا تعلق داری . به خونه ی احساساتم . قدمت مبارک باشه فرشته ی مهربونم .

خوش اومدی شیرینم خوش اومدی به خونه ی احساساتم

دوستت دارم

سلام گل قشنگم مهربونم چند روزی بود که به این وبلاگ سر نزده بودم الان دیگه همه چیز فرق کردهمنو عاشق خودت کردی 

ای غزال گریز پای من صیاد صید تو شده . ای فرشته ی مهربونم اومدی و شدی دنیای من 

دیروز تو شرکت ساعاتی رو پیش هم بودیم . محو نگاه زیبات شده بودم مسخ شده بودم حس عجیبی دارم انگار سالهاست که میشناسمت . .سالهاست برات ترانه مینویسم کاملا میفهممت

من تو رو خیلی وقته میشناسم . خیلی وقته ده سال ، پانزده سال   فقط الان پیدات کردم .

نمیزارم بری . 

گل باغ آرزوهام

توی دست سرد باده
واسه من گرون تموم شد

این یه دل دادن ساده
رفتی و ازم گرفتی

رنگ خنده و صدامو
از درخت شبها چیدی

همه ستاره هامو
کاش نمی دیدمت هیچ وقت
سخت از تو دل بریدن
بهترین بهونه ای

واسه ی نفس کشیدن

جای تو خالی حالا

بین آدما و گل ها
حالا تو دوری و دوری

 بین ما شکسته پلها

اولش دست زمونه

گره عشقمو کور کرد
بعدش آورد جدایی

 قلبمو زنده به گور کرد

دل بهت دادم و گفتم

با خوب و بدت میسازم

آخر کار و نخوندم

که جونیمو می بازم
حالا تو یه قطره اشکی

 می درخشی توی چشمام

نمیزارم که بیافتی

بی تو تاریک دنیام

کاش نمی دیدمت هیچ وقت
کاش نمی دیدمتهیچ وقت…………

نمیدونم چرا بی دلیل اینهمه دارم باهات صحبت میکنم .

تا الان غرق صحبت هیچ کس نشده بودم

ولی الان دارم غرق میشم 

وقتی از دل میاد به دل میشینه 

یعنی از دل اومده ؟ نگرانم نگران . باید پناه بگیرم فک کنم 

بوی طوفان میاد  

هوا ابری شد . نکنه داره طوفان میشه . بعد از این همه سال ؟  نگران نباشید . تو تهران نیست . تو دلمه 

طوفان که میخواد بیاد اگه با معرفت باشه خودشو معرفی میکنه میگه دارم میام ، پناه بگیرید .